آنچه شهرها را ترجمه میکند، نحوه آراستگی محلات در کنار یکدیگر است که این انتظام مستلزم چگونگی چینش کاربریهای مختلف، توزیع مناسب و سازگار تسهیلات شهری در کنار یکدیگر و نیز شبکة راهها در سطح محلات است. همجواری مطلوب زیرساختهای عمومی شهری در سطح محلات منتج به ممانعت از چکیده کامل
آنچه شهرها را ترجمه میکند، نحوه آراستگی محلات در کنار یکدیگر است که این انتظام مستلزم چگونگی چینش کاربریهای مختلف، توزیع مناسب و سازگار تسهیلات شهری در کنار یکدیگر و نیز شبکة راهها در سطح محلات است. همجواری مطلوب زیرساختهای عمومی شهری در سطح محلات منتج به ممانعت از ایجاد نابرابریهای اجتماعی و بهتبع آن نابرابری فضایی و جداییگزینی فضایی در ساحت محلات شده است که این همسویی بر روی عملکرد فرم، پیکرهبندی فضایی و حیات شهرها در بستر زمان و مکان اثرگذار بوده است. هدف از این جستار، خوانش رفتار فضایی بینامتنی بین انسان و محیط در بافت تاریخی شهر بشرویه در دوره قاجار است که زمینهساز بروز سازمان فضایی و منطق اجتماعی فضا و همبستگی در ساختار کالبدی-عملکردی محلات این شهر شده است. پژوهش حاضر ازنظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی است و از نظر ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات نظری پژوهش از شیوه مطالعات کتابخانهای و بهرهگیری از یافتهها، اسناد و مدارک میراثفرهنگی شهر بشرویه جمعآوری گردیده است و به جهت خوانش منطق اجتماعی فضا که حاکم بر کالبد فضایی محلات شهر بشرویه از دو رهنمون کمی (روابط، شاخصهای نحوفضا) و کیفی (انگاره نحوفضا) موجود در تئوری چیدمان فضا، استفادهشده است. بر مبنای هدف یاد شده، پرسش اصلی پژوهش عبارت است از: بر اساس تئوری نحو فضا نقش عوامل کالبدی-عملکردی در شکلدهی و توسعه منطق اجتماعی فضا شهر بشرویه در عصر قاجار چگونه بوده است؟ نتایج پژوهش نشان میدهد: عناصر سازندةساختار کالبدی محلات بشرویه در عصر قاجار در راستای رفع نیازهای ساکنین محلهها و بهمنظور حفظ و تقویت هویت فرهنگی- اجتماعی آنها شکلگرفتهاند که در این میان گذرها نقش راهبردی در پیدایش رفتارهای جمعی (ناشی از فعالیتهای انسانی) در میانمحلهها و نیزایجاد همبستگی میان عناصر کالبدی محلات را برعهده داشتهاند. دستاورد این نظم فضایی،وجود یکپارچگی فضایی در کل و عملکرد آن در خردشده است.
پرونده مقاله
مناره ها از آثار معماری ایرانی هستند که علی الخصوص در شیوه رازی نمونه های ارزشمندی از آنها وجود دارد. پس از ورود اسلام، اندیشههای مذهبي در ساخت و تزیین منارهها تأثیرگذار و در مضامین و مفاهیم کتیبه های آنها متبلور گشته است. در این میان کتیبههای قرآنی موجود بر این منا چکیده کامل
مناره ها از آثار معماری ایرانی هستند که علی الخصوص در شیوه رازی نمونه های ارزشمندی از آنها وجود دارد. پس از ورود اسلام، اندیشههای مذهبي در ساخت و تزیین منارهها تأثیرگذار و در مضامین و مفاهیم کتیبه های آنها متبلور گشته است. در این میان کتیبههای قرآنی موجود بر این منارهها میتوانند یکی از منابع مهم برای درک و بررسی دیدگاههای مذهبی و اعتقادی مردم و معماران و همچنین عملکرد آنها باشند. این دیدگاه ها کمتر در تدقیق عملکرد آثار معماری مورد توجه قرار گرفته است. با این توضیح مطالعه پیش رو تلاش دارد تا با بررسی کتیبه های مناره های شیوه رازی در ایران، ضمن توجه به آیات قرآنی، مفاهیم بکار رفته در آن ها را شناسایی و تحلیل نماید. در این راستا چیستی ارتباط بین مفاهیم یا مضامین آیات قرآنی موجود در کتیبه های منارههای شیوه رازی و عملکرد آن ها سؤال اصلی پژوهش را شکل داده است. در این مطالعه علاوه بر شناسایی منارههای شیوه رازی و دستهبندی کتیبه های آن ها، تحلیل مضامین کتیبههای قرآنی در جهت بازخوانی کاربری مناره هدف اصلی مقاله است. پژوهش حاضر تلاش دارد مفاهیم موجود در این آیات را استخراج، دستهبندی و پرکاربردترین مفاهیم را شناسایی و تحلیل کند. جهت دستیابی به این هدف کتیبههای قرآنی منارههای شیوه رازی که غالباً سلجوقی هستند، بهصورت کتابخانهای و میدانی شناسایی و در جهت تدقیق متن کتیبه برخی از مناره های مذکور بازدید شده اند. پس از مستندسازی کتیبه ها و شناسایی آیات آن ها، به روش تفسیری - تحلیلی (تحلیل محتوی) متن آیات مورد تحلیل قرار گرفتند. بر اساس مطالعات انجام شده، تکرار مفاهیم «بیان صفات دعوت کنندگان به سوی خدا»، «توحیدی» و «بیان صفات خداوند» در آیات کتیبه های مناره قابل توجه است. در نتیجه آیات این کتیبه ها بیشتر به دو موضوع کلی «نشانه» و «هدایت» پرداخته اند که با توجه به آن ها می توان عملکرد مناره را «رسانه ای برای هدایت» دانست.
پرونده مقاله